وکیل دیوان عالی کشور چه وظایفی دارد؟

بهترین وکیل دیوان عالی کشور، وکیل دادگستری است که در زمینه پرونده‌های قابل فرجام خواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور با تسلط بر قوانین و مقررات، رسیدگی به این دعاوی را در دیوان عالی کشور به عنوان بالاترین مرجع قضایی بر عهده می‌گیرد.

در این مقاله در مورد دعاوی قابل طرح در دیوان عالی کشور و وظایف وکیل دیوان عالی کشور پرداخته شده است.

دیوان عالی کشور

دیوان عالی کشور، بالاترین مرجع قضایی در کشور است که براساس ماده 161 قانون اساسی، نظارت بر اجرای صحیح  قوانین، مقررات و ایجاد رویه قضایی در مراجع قضایی را بر عهده دارد. همچنین مرجع صالح رسیدگی به حل اختلاف بین مراجع قضایی، دیوان عالی کشور است. بنابراین دیوان عالی کشور بر اجرای صحیح قوانین در دستگاه قضایی نظارت دارد.

وظایف اصلی دیوان عالی کشور

وظایف اصلی دیوان عالی کشور شامل موارد ذیل است:

  • اعاده دادرسی
  • فرجام خواهی
  • رسیدگی و حل اختلاف بین مراجع قضایی

فرجام خواهی چیست؟

فرجام خواهی یکی از روش‌های اعتراض به آراء و قرارهای قطعی صادرشده از دادگاه بدوی و تجدید نظر است که با توجه به وجود شرایط فرجام خواهی، قابل اعتراض در دیوان عالی کشور هستند. براساس ماده 366 قانون مدنی، در فرجام خواهی، رای صادره از مراجع قضایی از نظر اجرای صحیح قوانین، مقررات و موازین شرعی بررسی می‌شود و بعد از تایید یا رد فرجام خواهی برای رسیدگی ماهیتی به موضوع رای و صدور رای مجدد به مرجع قضایی صالح ارجاع می‌شود.

نحوه فرجام خواهی

فرجام خواهی از آراء صادره در مراجع قضایی حقوقی و کیفری یکی از وظایف اصلی دیوان عالی کشور است. در فرجام خواهی رای به صورت ماهیتی بررسی نمی‌شود و تنها رای از نظر شکلی مورد بررسی دیوان عالی قرار می‌گیرد. دیوان عالی کشور در فرجام خواهی، رای را از نظر مطابقت با قوانین و موازین شرعی بررسی می‌کند.

حل اختلاف مراجع قضایی در دیوان عالی کشور

رسیدگی و حل اختلاف بین مراجع قضایی توسط دیوان عالی کشور انجام می‌شود. در صورتیکه مراجع قضایی حقوقی و کیفری در مورد موضوعی نظرات مختلف داشته باشند، با توجه به موارد قانونی تعیین شده، در دیوان عالی کشور بررسی و تصمیم مقتضی اتخاذ می‌شود. دیوان عالی کشور در این مورد به ماهیت اختلاف وارد شده و رای وحدت رویه صادر می‌کند. کلیه مراجع قضایی حقوقی و کیفری موظف به تبعیت از رای وحدت رویه صادر شده در دیوان عالی کشور هستند. زیرا رای وحدت رویه لازم الاتباع است.

تفاوت فرجام خواهی و تجدید نظر

دعاوی مطرح شده در دیوان عالی کشور به صورت شکلی بررسی می‌شوند. فرجام خواهی با تجدیدنظر از رای متفاوت است. تجدیدنظرخواهی روش اصلاحی است و رای شایسته در خصوص رای تجدیدنظرخواهی صادر می‌شود. اما فرجام خواهی شکایت اصلاحی نیست و ماهیت دعوا قابل رسیدگی نیست.

شرایط فرجام خواهی

براساس ماده 367 و 368 قانون آیین دادرسی مدنی، رای دادگاه حقوقی شامل احکام و قرارهای صادر شده در دادگاه بدوی و تجدیدنظر دارای شرایط فرجام خواهی به شرح ذیل است:

  • احکام صادر شده با خواسته بیشتر از دو میلیون تومان که به دلیل عدم درخواست تجدیدنظرخواهی، قطعی شده است.
  • احکام مربوط به اصل نکاح، طلاق، فسخ نکاح، حجر، ثلث، نسب، وقف، حبس و تولیت که به دلیل عدم درخواست تجدیدنظر قطعی شده است.
  • قرارهای ابطال دادخواست، رد دادخواست، قرار عدم اهلیت طرفین دعوا، قرار سقوط دعوا که اصل حکم در مورد آن قابل فرجام خواهی است و به دلیل عدم درخواست تجدیدنظرخواهی، قطعی شده است.
  • احکام صادرشده در مورد اصل نکاح، فسخ نکاح، طلاق، وقف،حجر و نسب که در دادگاه تجدید نظر صادر شده است.

فرجام خواهی از رای بدوی

قانونگذار شرایط درخواست فرجام خواهی از رای صادره در دادگاه بدوی و تجدید نظر را تعیین کرده است. برای حفظ حقوق شخص محکوم علیه در دادگاه بدوی، در مواردی که در مهلت قانونی از رای بدوی تجدید نظر خواهی نشود، با توجه به شرایط تعیین شده در قانون، می توان درخواست فرجام خواهی از رای را مستقیم در دیوان عالی کشور مطرح کرد. براساس ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی، رای صادره از دادگاه بدوی که به دلیل عدم درخواست تجدیدنظرخواهی، قطعی شده است، قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.

فرجام خواهی از رای تجدیدنظر

قانونگذار در ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی بیان کرده است که احکام صادره در مورد اصل نکاح، فسخ نکاح، طلاق، حجر، وقف و نسب از دادگاه تجدیدنظر، قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.

قرارهای قابل فرجام خواهی

با توجه به ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی بند ب، در مورد قرارهای ابطال دادخواست، رد دادخواست، قرار سقوط دعوا و قرار عدم اهلیت طرفین دعوا که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده است، می‌توان در دیوان عالی کشور تقاضای فرجام خواهی مطرح کرد. یکی از شرایط فرجام خواهی قرارهای فوق این است که اصل حکم در مورد آن قابل فرجام خواهی باشد.

فرجام خواهی در رای وحدت رویه

براساس رای وحدت رویه شماره 787 دیوان عالی کشور، رای صادره در مورد جرائم موضوع ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است. در صورتی که بعد از رسیدگی جرم موضوع بندهای ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری در دادگاه کیفری یک، مشخص شود که عمل ارتکابی عنوان مجرمانه دیگری دارد، دادگاه کیفری یک رسیدگی را  ادامه و حکم  مقتضی صادر می‌کند. با توجه به این موضوع، تغییری در فرجام خواهی از رای مربوطه ایجاد نمی‌شود.

نحوه رسیدگی دعاوی در دیوان عالی کشور

درخواست فرجام خواهی باید به دفتر دادگاه صادرکننده رای مورد فرجام ارائه شود. سپس مدیر دفتر دادگاه درخواست فرجام خواهی را به دیوان عالی کشور ارسال می‌کند. دیوان عالی کشور دعاوی مطرح شده را قضاوت نمی‌کند و فقط ارای صادرشده در دادگاه بدوی و تجدیدنظر را با توجه به انطباق با قوانین، مقررات و موازین شرعی مورد بررسی قرار می‌دهد.

وظیفه دیوان عالی کشور بعد از فرجام خواهی

دیوان عالی کشور بعد از بررسی انطباق یا عدم انطباق ارای صادره از مراجع قضایی با قوانین، مقررات و موازین شرعی، براساس قانون پرونده را به مرجع قضایی صالح برای صدور رای ارسال می‌کند. با ارسال رای به مرجع قضایی برای صدور رای، دیوان عالی کشور براساس ماده 161 قانون اساسی مسئولیت خود در خصوص نظارت بر اجرای صحیح قوانین و مقررات در مرجع قضایی را انجام داده است. براساس ماده 402 قانون آیین دادرسی مدنی با توجه به دلیل نقض رای در شعب دیوان عالی، مرجع صالح برای بررسی ماهوی یکی از شعب دادگاه صادرکننده رای یا نزدیکترین دادگاه به دادگاه صادرکننده رای است.

اعاده دادرسی

اعاده دادرسی یکی از روش های فوق العاده اعتراض به رای قطعی مراجع قضایی حقوقی و کیفری است. با توجه به شرایط تعیین شده در قانون، محکوم علیه می تواند از دادگاه رسیدگی ماهوی مجدد به پرونده را تقاضا کند. اعاده دادرسی شامل دادرسی اصلی و طاری است. در ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری، شرایط اعاده دادرسی در مرجع قضایی حقوقی و کیفری تعیین شده است.

شرایط اعاده دادرسی  حقوقی

با توجه به ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی، شرایط اعاده دادرسی حقوقی به شرح ذیل است:

  • حکم صادر شده از دادگاه، مورد تقاضای شخص خواهان نیست و یا حکم بیشتر از میزان خواسته خواهان صادر شود.
  • مفاد حکم دادگاه تضاد داشته باشد.
  • در خصوص همان دعوا و طرفین دعوا حکم دیگری قبلا صادر شده است که با حکم دادگاه مربوطه بدون دلیل قانونی تضاد دارد.
  • تقلب و حیله طرف مقابل دعوا که باعث صدور رای به نفع وی شود.
  • براساس مدارک و مستندات ثابت شود، مدارکی که حکم بر اساس آن صادر شده، جعلی است.
  • ارائه مدارک و مستندات بعد از قطعی شدن حکم دادگاه که ثابت شود مدارک و مستندات در روند رسیدگی وجود نداشته یا در اختیار قاضی دادگاه قرار نگرفته است.

شرایط اعاده دادرسی کیفری

براساس ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری، موارد اعاده دادرسی کیفری به شرح ذیل است:

  • شخصی به جرم قتل محکوم شود و سپس ثابت شود مقتول زنده است.
  • براساس قانون عمل ارتکابی جرم نبوده و یا مجازات مورد حکم بیشتر از مجازات تعیین شده در قانون است.
  • درمورد یک شخص با اتهام واحد، احکام مختلفی در دادگاه صادر شود.
  • در صورتیکه اثبات شود حکم دادگاه براساس ارائه سند جعلی و شهادت دروغ صادر شده است.
  • دونفر محکوم به جرمی ‌شوند که با تعارض دو حکم، بی گناهی یکی از محکومین محرز شود.
  • چند نفر مرتکب جرمی شده باشند که جرم مورد نظر بیشتر از یک مرتکب نمی‌تواند داشته باشد.
  • بعد از صدور حکم قطعی، مدارک و ادله جدید مبنی بر بی گناهی محکوم علیه ارائه شود.

مهلت اعاده دادرسی

براساس قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت اعاده دادرسی برای شخص مقیم ایران بیست روز و شخص ایرانی مقیم خارج دوماه تعیین شده است. مهلت اعاده دادرسی در رای حضوری از تاریخ ابلاغ و در رای غیابی از تاریخ پایان یافتن مهلت واخواهی و تجدیدنظر است.

اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور

رای صادره در دیوان عالی کشور به صورت شکلی بررسی و سپس نقض یا تایید می‌شود. رایی که در دیوان عالی کشور تایید شود، قابل اعاده دادرسی است. از آنجایی که رای در دیوان عالی کشور تایید شده است، باید دادخواست اعاده دادرسی نیز به دیوان عالی ارائه شود و دیوان دادخواست را به دادگاه صادرکننده حکم قطعی ارجاع می‌دهد.

نحوه رسیدگی به اعاده دادرسی

براساس ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری، در صورتیکه رئیس قوه قضائیه رای قطعی مرجع قضایی را خلاف شرع بین بداند، پرونده را برای اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور ارسال می‌کند. رای قطعی برای اعاده دادرسی باید در شعبه خاص دیوان عالی کشور به صورت شکلی و ماهیتی رسیدگی و رای قطعی صادر شود.

احکام و قرارهای قابل اعاده دادرسی

براساس ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری، کلیه احکام و قرارهای دادگاه بدوی، تجدید نظر، دادسرا، شورای حل اختلاف و سازمان قضایی نیروهای مسلح، قابل اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور است. طرح دادخواست اعاده دادرسی اجرای حکم را متوقف نمی‌کند و در صورتیکه اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور پذیرفته شود، اجرای حکم قابل توقیف است.

وظایف وکیل دیوان عالی کشور

  • ارائه مشاوره حقوقی، بررسی و ارزیابی پرونده
  • بررسی شرایط فرجام خواهی احکام در دیوان عالی کشور
  • فرجام خواهی و اعاده دادرسی در دعاوی حقوقی و کیفری
  • قبول وکالت در پرونده فرجام خواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور

وکیل متخصص دیوان عالی کشور عدل آرا

با توجه به شرایط قانونی فرجام خواهی و اعاده دادرسی از احکام و قرارها در مراجع قضایی حقوقی و کیفری،  انتخاب مشاوره و وکالت وکیل دیوان عالی کشور اهمیت زیادی دارد. سوالات حقوقی خود در مورد فرجام خواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور را با وکلای متخصص گروه حقوقی عدل آرا مطرح کنید تا بررسی و ارزیابی مدارک و مستندات پرونده، راهنمایی لازم را دریافت کنید.

دسته بندی:

حقوق مالی,

تاریخ انتشار:

۰۱ / ۱۰ / ۱۴۰۲

نویسنده:

عدل‌آرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *