وظایف وکیل فرجامخواهی چیست؟
وکیل فرجامخواهی وکیل دادگستری است که در زمینه طرح دعاوی قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور تسلط و تخصص دارد. فرجامخواهی یکی از روشهای فوقالعاده اعتراض به آرای دادگاهها است؛ بنابراین انتخاب وکیل متخصص فرجامخواهی که به تمام قوانین و مقررات فرجامخواهی آگاهی و تجربه کافی دارد، موردتوجه قرار میگیرد. در این مقاله در مورد فرجامخواهی و وظایف وکیل فرجامخواهی پرداخته شده است.
روشهای اعتراض به آرای دادگاهها
بر اساس قانون روشهای اعتراض به آرای دادگاههای حقوقی و کیفری به شرح ذیل است:
- واخواهی
- تجدیدنظرخواهی
- فرجامخواهی
فرجامخواهی
فرجامخواهی یکی از روشهای اعتراض به احکام دادگاهها است که مرجع صالح رسیدگی به آرای قابل فرجامخواهی، دیوان عالی کشور است. فرجامخواه شخصی است که دادخواست فرجامخواهی را مطرح میکند و شخص محکوم، فرجامخوانده است.
فرجامخواهی حقوقی
بر اساس ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی، فرجام خواهی عبارت از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای فرجام خواسته با مقررات قانونی و موازین شرعی است. بنابراین دیوان عالی کشور رای مجدد صادر نمی کند و فقط رای صادره از دادگاه بدوی را از نظر انطباق با مقررات قانونی و موازین شرعی مورد نظارت قرار می دهد. در صورتی که رای فرجام خواسته مغایر با مقررات قانونی و موازین شرعی باشد، رای را نقص و برای رسیدگی مجدد به مرجع صالح پایین تر ارجاع می دهد.
فرجامخواهی اصلی
فرجامخواهی اصلی مربوط به محکوم علیه است. زیرا در این حالت شخص محکوم علیه کلی و جزئی بی حق شده و برای احقاق حق خود دادخواست فرجامخواهی را در دیوان عالی کشور مطرح میکند.
فرجامخواهی تبعی
در این نوع فرجامخواهی، شخص فرجامخوانده در پاسخ به دادخواست فرجامی از جهتی که حکم به ضرر وی صادر و مغایر با مقررات قانونی و موازین شرعی باشد، میتواند تقاضای فرجامخواهی تبعی را مطرح کند. در این حالت درخواست فرجامخواهی تبعی به شخص فرجامخواه ابلاغ تا در مهلت قانونی بیست روز به آن پاسخ دهد، حتی اگر مهلت قانونی برای درخواست فرجام برای شخص فرجام خواهان منقضی شده باشد.
اشخاص دارای حق فرجامخواهی
بر اساس ماده 433 قانون آیین دادرسی کیفری اشخاص ذیل دارای حق تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی هستند:
- شخص محکوم علیه یا وکیل یا نماینده قانونی وی
- شاکی یا مدعی خصوصی، وکیل یا نماینده قانونی وی
- دادستان در مورد برائت متهم، تناسب نداشتن مجازات و انطباق نداشتن رأی با قانون
جهات فرجامخواهی حقوقی
در ماده 371 تا 376 قانون آیین دادرسی مدنی جهات فرجام خواهی حقوقی بیان شده است. در صورتی که عوامل ذیل وجود داشته باشد، رای در دیوان عالی کشور نقص می شود:
- عدم صلاحیت ذاتی دادگاه صادرکننده رأی فرجامخواسته
- درصورتیکه نسبت به صلاحیت محلی مرجع رسیدگی به جرم ایراد مطرح شود.
- ایراد به رعایتنکردن اصول دادرسی و حقوق اصحاب دعوا
- درصورتیکه آرای مغایر بدون سبب قانونی در مورد یک موضوع وجود داشته است.
- درصورتیکه تحقیقات ناقص بوده و به دلایل دفاعی طرفین دعوا توجه نشود.
- درصورتیکه اثبات شود مدارک مبنای رأی دادگاه صحت ندارد.
شرایط فرجامخواهی
بر اساس ماده 367 و 368 قانون آیین دادرسی مدنی، شرایط فرجام خواهی از آرای حقوقی به شرح ذیل است:
- احکام با خواسته بیشتر از بیست میلیون ریال صادره از دادگاه بدوی که به دلیل عدم درخواست تجدیدنظرخواهی، قطعی شده است.
- احکام در مورد فسخ نکاح، اصل نکاح، طلاق، نسب، ثلث، حجر، وقف، حبس و تولیت صادره از دادگاه بدوی که نسبت به آن در دادگاه تجدیدنظر، درخواست تجدیدنظرخواهی مطرح نشده است.
- قرار رد دادخواست و ابطال دادخواست، قرار عدم اهلیت و سقوط دعوا که اصل حکم راجع به آن قابل فرجامخواهی است و نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نشده است.
- احکام صادره در مورد اصل نکاح، فسخ نکاح، طلاق، وقف، حجر و نسب که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده است.
- قرار ابطال و رد دادخواست، قرار عدم اهلیت و سقوط دعوا صادره از دادگاه تجدیدنظر که اصل حکم راجع به آن قابل فرجامخواهی است.
- درصورتیکه فرجامخواه در مهلت قانونی دادخواست فرجامخواهی را مطرح نکند.
- درصورتیکه احکام و قرارهای صادره از دادگاه بدوی و تجدیدنظر مغایر با مقررات قانونی و موازین شرعی است.
احکام غیر قابل فرجامخواهی
بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، احکام صادره ذیل قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نیستند:
- در مواردی که مستندات و مدارک حکم بر اساس اقرار قاطع دعوا در دادگاه است.
- درصورتیکه نظریه و مستندات یک یا چند کارشناس دادگستری دلیل قطعی بودن اقرار در دادگاه است.
- شواهد و مستنداتی که بر مبنای قسم و سوگند، قاطع دعوا است.
- درصورتیکه حق فرجامخواهی توسط فرجامخواه و فرجامخوانده ساقط شده است.
- درصورتیکه حکم راجع به اصل دعوا قابل فرجامخواهی نباشد، حکم فرجامخواهی نسبت به متفرعات دعوا امکانپذیر نیست.
- درصورتیکه بر اساس دستورات و مستندات در قوانین خاص، دادخواست فرجامخواهی قابلطرح نیست.
جهات فرجامخواهی کیفری
بر اساس ماده 427 قانون آیین دادرسی کیفری، در صورتی که رای دادگاه کیفری قطعی نباشد، قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدید نظر و قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است. آرای کیفری قابل فرجام خواهی به شرح ذیل است:
- کلیه جرایم تعزیری درجه 8
- در کلیه جرایمی که دیه یا ارش باید پرداخت شود، درصورتیکه میزان دیه یا ارش کمتر از یکدهم دیه کامل است.
- بر اساس ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری، جرایمی که مجازات آنها حبس ابد، سلب حیات، قطع عضو و جرایم تعزیری درجه سه و بالاتر است.
- جنایت عمدی بر تمامیت جسمانی شخص که دیه آن نصف دیه کامل با بیشتر از آن است.
- کلیه جرایم سیاسی و مطبوعاتی
- بر اساس ماده 429 قانون آیین دادرسی کیفری، در مواردی که در رای دادگاه پرداخت ارش و دیه و جبران ضرر و زیان نیز قید شود و قابل فرجام خواهی باشند، جنبه های دیگر رای نیز قابل فرجام خواهی است.
- بر اساس ماده 430 قانون آیین دادرسی کیفری در صورتی که طرفین دعوا حق فرجام خواهی خود را با توافق کتبی ساقط نکرده باشند.
تفاوت فرجامخواهی با تجدیدنظرخواهی
در فرجامخواهی رأی مورد فرجام رسیدگی ماهوی نمیشود و فقط رأی از نظر انطباق یا عدم انطباق با مقررات قانونی و موازین شرعی در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار میگیرد و رأی ابرام یا نقص میشود. اما در خصوص تجدیدنظرخواهی، تجدیدنظرخواه با جمعآوری مدارک و مستندات قانونی تغییر در رأی بدوی را از دادگاه تجدیدنظر درخواست میکند.
وظایف دیوان عالی کشور در فرجامخواهی
باتوجهبه قانون، دیوان عالی کشور در صدور رأی دخالتی ندارد و فقط رأی را از نظر مغایرت با موازین شرعی و مقررات قانونی مورد رسیدگی قرار میدهد. دیوان عالی کشور در خصوص آرای فرجامخواسته وظایفی را انجام میدهد. درصورتیکه در رأی بدوی، تحقیقات ناقص باشد، رأی را برای بررسی مجدد به دادگاه صادرکننده رأی بدوی ارسال میکند. در مواردی کهرای بدوی به دلیل عدم صلاحیت ذاتی دادگاه صادرکننده رأی نقص شود، رأی را به دادگاه صالح برای رسیدگی مجدد ارسال میکند. همچنین اگر دو رأی مغایر در مورد یک موضوع صادر شود، دیوان عالی کشور رای خلاف قانون را نقص و بیاثر اعلام میکند.
نکات مهم در فرجامخواهی
- درصورتیکه در دادخواست فرجامخواهی مشخصات فرجامخواه معین نشود، به شرطی که هویت شخص قابلشناسایی نباشد، دادخواست فرجامخواهی بیاثر میشود و بعد از اتمام مهلت قانونی فرجامخواهی، دیوان عالی کشور یا دادگاه بدوی صادرکننده رأی قابل فرجام، دادخواست مذکور را رد میکند.
- مهلت قانونی فرجامخواهی بیست روز از تاریخ ابلاغ رأی بدوی است.
- درصورتیکه دادخواست فرجامخواهی دارای شرایط قانونی دادخواست نباشد، مدیر دفتر دادگاه باید در مهلت دو روز نواقص را به فرجامخواه اعلام کند و فرجامخواه ده روز مهلت برای رفع نقص دارد.
- در مواردی که مهلت قانونی فرجامخواهی منقضی شود و یا دادخواست فرجام به هر علتی رد و رای قطعی شود، مدعی فرجامخواهی درصورتیکه دلایلی در خصوص مغایرت رأی با موازین شرعی و مقررات قانونی داشته باشد، میتواند دادخواست فرجامخواهی خود را توسط دادستان کل کشور رسیدگی کند. برای طرح دادخواست از طریق دادستان کل کشور باید هزینه دادرسی فرجامخواهی پرداخت شود.
- رأی فرجامخواهی نسبت به طرفین دعوا مورداستفاده قرار میگیرد، مگر در مواردی کهرای مذکور قابلتفکیک و تجزیه نباشد که در این حالت در مورد افراد دیگر که نسبت به رأی فرجامخواهی نکردهاند، قابلاستفاده است.
وکیل متخصص فرجامخواهی عدل آرا
باتوجهبه موارد مطرح شده در مورد جهات و دلایل فرجامخواهی آراء و قرارهای صادره از دادگاه بدوی و تجدیدنظر انتخاب وکیل متخصص فرجامخواهی اهمیت زیادی دارد. ازآنجاییکه فرجامخواهی در مرجع عالی دیوان عالی کشور انجام میشود، باید به تمام قوانین و مقررات فرجامخواهی تسلط و آگاهی داشت تا دادخواست فرجامخواهی رد و بیاثر نشود. سؤالات حقوقی خود در مورد طرح دعاوی حقوقی و کیفری در دیوان عالی کشور را با وکلای متخصص گروه حقوقی عدل آرا مطرح کنید تا با ارزیابی و بررسی مدارک و مستندات پرونده در تمام مراحل رسیدگی پرونده همراه شما باشند.
دیدگاهتان را بنویسید