وکیل تجدید نظرخواهی کیست؟
تجدیدنظرخواهی یکی از روش های اعتراض به رای صادره از دادگاه های بدوی است. در صورتی که رای قطعی نباشد، طرفین دعوا بیست روز مهلت دارند که به رای صادره اعتراض کنند. بهترین اقدام برای اعتراض به رای انتخاب وکیل متخصص تجدیدنظرخواهی است که بر تمام قوانین و مقررات تجدیدنظر از آرای حقوقی و کیفری تسلط و تجربه دارد. در این مقاله در مورد شرایط تجدیدنظرخواهی و وظایف وکیل تجدیدنظرخواهی پرداخته شده است.
تجدیدنظرخواهی
تجدیدنظرخواهی بهعنوان یکی از روشهای اعتراض به آراء در مراجع قضایی است که به معنی قضاوتکردن امری مجدد است. در مرحله تجدیدنظر، عملکرد قاضی مورد بررسی قرار میگیرد. باتوجهبه قانون، تجدیدنظر نوعی روش اصلاحی است. مرجع تجدیدنظر بهعنوان یکی از مراجع قضایی عالی است.
اشخاص دارای حق تجدیدنظرخواهی
بر اساس قانون در دعاوی کیفری اشخاص ذیل دارای حق تجدیدنظرخواهی هستند:
- محکوم علیه، وکیل یا نماینده قانونی وی
- شاکی یا مدعی خصوصی، وکیل یا نماینده قانونی وی
- دادستان در خصوص برائت متهم و عدم انطباق رأی صادره با موازین قانونی و متناسب نبودن مجازات تعیین شده در رأی.
احکام قابل تجدیدنظر در قانون
باتوجهبه ماده 330 قانون آیین دادرسی مدنی، آرایی که در امور حقوقی صادر میشود، قطعی است مگر آرایی که در قانون درخواست تجدیدنظر از آنها مشخص شده است. در مواد 331 و 332 قانون آیین دادرسی مدنی رای قابل تجدیدنظر مشخص شده است.
جهات تجدید نظرخواهی از احکام کیفری
بر اساس ماده 434 قانون آیین دادرسی کیفری، جهات تجدیدنظرخواهی از آرای کیفری شامل موارد ذیل است:
- اعتبار نداشتن ادله و مدارک استنادی دادگاه در رأی صادره
- صدور رأی برخلاف موازین شرعی و مقررات قانونی
- عدم صلاحیت دادگاه در صدور رأی یا وجود جهات رد دادرس
- توجهنکردن قاضی به ادله ابرازی طرفین در صدور رأی
جهات تجدید نظرخواهی در دعاوی حقوقی
بر اساس ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی، جهات تجدیدنظرخواهی از احکام حقوقی به شرح ذیل است:
- عدم اعتبار به مدارک و مستندات دادگاه
- نداشتن شرایط قانونی شهادت شاهدان در دادگاه
- توجهنکردن قاضی به دلایل ابرازی در پرونده
- صلاحیت نداشتن قاضی صادرکننده رأی
- مخالفبودن رأی صادره با مقررات قانونی و موازین شرعی
عدم اعتبار مستندات دادگاه
عدم اعتبار مستندات دادگاه یکی از جهات تجدیدنظرخواهی است. مستندات مذکور میتواند حکمی یا موضوعی باشد. جنبه موضوعی دعوا اعمال و وقایع حقوقی سبب اولیه طرح دعوا است. در ماده 1258 قانون مدنی روش های اثبات دعوا بیان شده است. ادله ای که برای اثبات امر موضوعی دعوا مورد استفاده قرار می گیرد، ادله اثبات دعوا نامیده می شود. اما جنبه حکمی امور، مواد قانونی هستند که مقام قضایی با استناد به این مواد، تخلف خوانده را تشخیص و رای مقتضی صادر می کند.
نداشتن شرایط قانونی شهادت در شاهدان
یکی از ادله اثبات دعوا در قانون مدنی، شهادت شهود است. شهادت شهود جنبه طریقی است و درصورتیکه شاهد یا شاهدان شرایط قانونی شهادت را باتوجهبه قانون نداشته باشند، میتوان نسبت به رأی صادره مستند به شهادت شهود درخواست تجدیدنظرخواهی کرد.
توجهنکردن قاضی به دلایل ابرازی
مرجع قضایی باید برای احقاق حق دلایل ابرازی طرفین دعوا را مورد رسیدگی قرار دهد. درصورتیکه قاضی صادرکننده رأی به دلایل ابرازی اصحاب دعوا توجه نکند، طرفین دعوا میتوانند نسبت به رأی صادره درخواست تجدیدنظرخواهی کند.
صلاحیت نداشتن قاضی و یا دادگاه صادرکننده رأی
صلاحیت نداشتن قاضی یا دادگاه صادرکننده رای یکی از جهات تجدیدنظرخواهی است که در ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی بهعنوان یکی از جهات رد دادرس موردتوجه قرار گرفته است؛ بنابراین در صورت صلاحیت نداشتن قاضی یا دادگاه صادرکننده رای میتوان نسبت به رای صادره تقاضای تجدیدنظرخواهی کرد. همچنین بر اساس ماده 26 قانون آیین دادرسی مدنی، مرجع صالح تشخیص صلاحیت یا عدم صلاحیت دادگاه نسبت به دعوا، دادگاهی است که دعوا به آن ارجاع شده است. تاریخ تقدیم دادخواست، مبنای تشخیص صلاحیت دادگاه است، مگر در مواردی که به طریقی دیگر در قانون مقرر شده است
رأی خلاف مقررات قانونی و موازین شرعی
باتوجهبه اصول 166 و167 قانون اساسی احکام دادگاهها باید مستند به مواد قانونی باشد. نظام حقوقی کشور نظام قانونی است و مطابقت احکام دادگاه ها با مقررات قانونی برتری دارد و شورای نگهبان در مرحله وضع و قانون، قوانین و مقررات را با موازین شرعی مطابقت می دهد.
قرارهای قابل تجدید نظرخواهی
بر اساس قانون قرارهای صادره قطعی هستند، مگر قرارهایی که در قانون استثنا شدند. همچنین باتوجهبه ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد، نسبت به قرارهای صادره در مورد آن می توان تقاضای تجدیدنظر کرد. قرارهای قابل تجدیدنظر شامل موارد ذیل است:
- قرارهای رد دادخواست و ابطال دادخواست صادره از دادگاه
- قرارهای عدم استماع دعوا و رد دعوا
- قرار سقوط دعوا در دادگاه
مهلت تجدید نظرخواهی
قانونگذار در ماده 336 قانون آیین دادرسی مدنی مهلت قانونی برای تجدید نظر خواهی از آراء را بیان کرده است. با توجه به این ماده مهلت تجدیدنظرخواهی برای طرفین دعوای مقیم ایران بیست روز و برای طرفین دعوای مقیم خارج از کشور دوماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مهلت واخواهی است.
تجدید نظرخوانده
تجدید نظر خوانده یکی از طرفین دعوای بدوی است که رأی به نفع وی صادر شده است. تجدید نظر خوانده در بعضی موارد میتواند بهعنوان شخص ثالث وارد دعوا شود. بر اساس ماده 339 قانون آیین دادرسی مدنی، تجدیدنظرخواه باید در مهلت قانونی دادخواست تجدیدنظر را به دفتر دادگاه صادرکننده رأی بدوی یا دفتر بازداشتگاهی که در آن محل توقیف است، ارائه کند.
تجدید نظرخواهی در دعاوی مالی
بر اساس بند الف ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی، ارای صادره در خصوص دعاوی مالی با خواسته و ارزش بیشتر از سه میلیون ریال قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدید نظر است.
تجدید نظرخواهی در دعاوی غیرمالی
باتوجهبه قانون، نسبت به کلیه احکام صادره در خصوص دعاوی غیرمالی ذاتی و اعتباری میتوان در دادگاه تجدیدنظر اعتراض کرد. دعوای غیرمالی، دعوایی است که اجرای آن برای خواهان حقی که مستقیم بتوان آن را با پول مبادله کرد، نیست. دعاوی غیرمالی شامل دعاوی زوجیت، اصل نکاح، نسب، طلاق است. اما دعاوی غیرمالی اعتباری، ذاتاً مالی هستند، اما از بعضی جهات غیرمالی محسوب میشوند و تعیین بهای خواسته در این نوع دعاوی لازم نیست. دعاوی غیرمالی اعتباری شامل دعاوی خلعید، تقسیم و فروش اموال مشاع، درخواست افراز ملک، تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق، دعاوی روابط موجر و مستأجر است.
تجدید نظرخواهی در متفرعات دعوا
قانونگذار در بند ج ماده 331 قانون آیین دادرسی مدنی بیان کرده است، درصورتیکه حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد، از متفرعات دعوا نیز میتوان تجدیدنظر کرد. در خصوص قابل تجدیدنظرخواهی متفرعات دعوا، میزان خواسته و مالی یا غیرمالی بودن دعوا تأثیری ندارد.
نقض رأی در مرحله تجدید نظرخواهی
بر اساس ماده 350 قانون آیین دادرسی مدنی در صورتی که شرایط قانونی دادخواست یا عدم رفع نقض در مهلت قانونی در مرحله دعوای نخستین رعایت نشود، باعث نقض رای در دادگاه تجدیدنظر نیست. در موارد نقض، دادگاه تجدیدنظر به تجدیدنظرخواه اخطار می دهد که از تاریخ ابلاغ ده روز مهلت برای رفع نقض دارد. در صورتی که رفع نقض انجام نشود و سمت دادخواست دهنده تجدیدنظر مشخص نشود، دادگاه رای را نقض و قرار رد دعوای نخستین صادر می شود.
موارد نقض رأی در مرحله تجدید نظرخواهی
بر اساس ماده 352 قانون آیین دادرسی مدنی در صورتی که دادگاه بدوی صادر کننده حکم، فاقد صلاحیت از نظر دادگاه تجدیدنظر تشخیص داده شود، رای دادگاه بدوی را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد به مرجع صالح ارسال می کند. در صورتیکه دادگاه تجدیدنظر رای بدوی را خلاف موازین شرعی و قانونی تشخیص دهد، رای را نقض و پرونده را به دادگاه صادرکننده رای بدوی برای رسیدگی ماهوی ارسال می کند.
اصلاح رأی در مرحله تجدید نظرخواهی
باتوجهبه ماده 351 قانون آیین دادرسی مدنی در مواردی که در رای بدوی اشتباهاتی مانند سهو قلم، اعداد، مشخصات طرفین و قلم افتادگی وجود داشته باشد، آنها را اصلاح و در صورتیکه جهات تجدیدنظرخواهی وجود نداشته باشد، رای را تایید می کند.
حضوری بودن رأی تجدید نظر
باتوجهبه قانون، جلسات دادرسی و صدور حکم در دادگاه تجدیدنظر حضوری است و به این معنی نیست که طرفین دعوا باید در جلسات شرکت کنند، بلکه به معنای آن است که آرای صادره از دادگاه تجدیدنظر قابل واخواهی نیست و غیابی محسوب نمیشود. در مواردی که نیاز به توضیح طرفین دعوا باشد، به طرفین ابلاغ میشود که در جلسات رسیدگی حاضر شوند.
وکیل در دادگاه تجدید نظر
باتوجهبه عدم واخواهی رأی صادره در دادگاه تجدیدنظر بهتر است اعتراض به رأی در دادگاه تجدیدنظر توسط وکیل متخصص تجدیدنظر انجام شود. زیرا دعاوی در دادگاه تجدیدنظر نیاز به دفاع تخصصی و مسلط دارد. ازآنجاییکه دادگاه تجدیدنظر، آخرین دفاع انجام شده و حکم صادر میشود، بنابراین انتخاب وکیل متخصص تجدیدنظر اهمیت زیادی دارد.
وکیل متخصص تجدید نظرخواهی عدل آرا
باتوجهبه اهمیت اعتراض به آراء در دادگاه تجدیدنظر بهتر است قبل از هر اقدام برای تجدیدنظرخواهی از مشاوره و وکالت وکیل متخصص تجدیدنظر استفاده کنید. سؤالات حقوقی خود در مورد تجدیدنظر از آرای حقوقی و کیفری را با وکلای متخصص عدل آرا مطرح کنید تا با ارزیابی و بررسی مدارک و مستندات پرونده راهنمایی لازم را دریافت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید